خدااخه چرا ؟اینقددمنو امتحون میکنی چراااا ؟من دیگه نمیتونم به امتحانام جواب بدم توروخدااینقد منو با عشقم امتحان نکن همه امتحانام تجدید اوردمم خب اخه من خعلی دوسش دارم اگه نباشه میمیرم بخدا خعلی وابستشم هرروز شدتش زیادتر میشه .شده تموم زندگیم تموم تمومش.......
خدانکنه خدا کسیرو به وسیله عشقش امتحان کنه.....
آری ، این است خاصیت عشق یک طرفه …
ﻧﺨﺴﺖ ﺛﺎﻧﯿﻪﻫﺎ
ﮐﻤﯽ ﺑﻌﺪ
ﺩﻗﯿﻘﻪﻫﺎ
ﺳﺎﻋﺖﻫﺎ
ﺭﻭﺯﻫﺎ …
ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﻪ ﻣﯽﺁﯾﯽ
ﻣﯽﺑﯿﻨﯽ
ﺳﺎﻝﻫﺎﺳﺖ
ﺩﺭﺩ ﻣﯽﮐﺸﯽ ﻭُ
ﭼﯿﺰﯼ ﺣﺲ ﻧﻤﯽﮐﻨﯽ
اين
جا سرزمين واژگان واژگون است .
اين جا گنج ، جنگ مي شود ...
درمان ، نامرد ...
قهقه ، هق هق ...
اما دزد همان دزد است و درد همان درد !...
به هركس كه مي نگرم در شكايت است.
عجيب است پس شادي هاي اين دنيا از آن كيست ؟
تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم ! من را به من نبودن محکوم نکن ! من همانم که درگیر عشقش بودی ! یادت نمی آید ؟! من همانم ! حتی اگر این روز ها هر دویمان بوی بی تفاوتی بدهیم !
میبینی حتی در شب عروسی تو سنگ تمام گذاشته اند دل ِ خونین چشم ِ اشکبار قلب ِ غمبار تن ِ لرزانم عجب بشکن بشکنی میکنند پس چرا وایستاده ای؟ برقص عشقم با عشقت !که مجلس بی ریاست راستی گفتم گوسفند را رها کنند دیگر نیاز به قربانی نیست خونباره های اشکم به زیر پاهایتان تضمین خوبی ست برای خوشبختی !!!.....هی غریبه شب عروسی کت و شلوار سیاهش را به او بپوشان رنگ سیاه به مرد من خیلی می آید کراواتش را خودت سفت کن این کار را دوست دارد وقتی دستانت را میگیرد خودت را در آغوش او بینداز با این کار احساس ارامش میکند زحمت تاج عروس را نکش سلیقه اش را خوب میدانم برایت گرفته است خلاصه کنم غریبه !!!.....جان تو و جان مرد من
دیــروز را به یاد بــیاوری
انگــیزه ای بــرای فــردا هـم نــداری . . .!!!
و حال هــم که
گاهی فــقــط دلــت میخواهــد
زانوهایــت را تــنگ در آغوش بــگیری
وگوشــه ای از گوشــه تــرین گوشه ای که می شــناسی
بـنـشینی و فـقـط نــگاه کـنی . . .!!!
گاهی دلگــیری
شایــد از خودت ....!!!
از در و دیوار قلبم نم دلتنگی میباره ، بگو که دستات هنوزم واسه من یه چتری داره دستامو تنها گذاشتی تو نمیدونی چیه دردم ، از همون لحظه که رفتی دیگه زندگی نکردم خاطراتت مونده اینجا اما آرومم نکرده ، به خدا دلتنگیهامو ذره ای هم کم نکرده حتی واسه یه لحظه جای پاهات گم نمیشه ، هرچی که سرم شلوغ شد جای خالیت پر نمیشه
نویسنده :صبا ساعت:19:31 تاریخ:7|9|95
نویسنده:صبا ساعت:20:40 تاریخ:6{9}1395
18مهر1395
ساعت 18:00
15مهر 1395
ساعت 21:55
توسط:اجی صبا
شبی پرسیدمش با بیقراری به غیر از من کسی را دوست داری
به چشمش اشک شد از شرم ساری میان گریه هایش گفت آری
ﺭﻭﺯﻫـــــﺎﯾﻢ ﺗﻠﺦ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﻢ ﺗﻠﺦ ﺷﺒﻬـــــﺎﯾﻢ ﺗﻠﺦ ﺯﻧﺪﮔـــﯽ ﺍﻡ ﺗﻠﺦ
ﻟﻌﻨﺘﯽ ﻣﯿﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ” ﺗﻠﺨﯽ” ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍ ” ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ” ﻧﮕﺎﻫــﺖ . .!!!
خوبم …! باور کنید …؛ اشک ها را ریخته ام … غصه ها را خورده ام …؛ نبودن ها را شمرده ام …؛ این روزها که می گذرد … خالی ام …؛ خالی ام از خشم، دلتنگی، نفرت …؛ و حتی از عشق …! خالی ام از احساس …
آن گاه که تنها شدی و در جست وجوی یک تکیه گاه مطمئن هستی، برمن توکل نما. ( سوره مبارکه نمل-آیه ۷۹)
آن گاه که ناامیدی بر جانت پنجه اَفکَند و رها نمی شوی، به من امیدوار باش. ( سوره مبارکه زمر-آیه۵۳)
آن گاه که دوست داری به آرزویت برسی، به درگاهم دعا کن تا اجابت نمایم. ( سوره مبارکه غافر-آیه۶۰)
آن گاه که دوست داری کسی همواره به یادت باشد، به یاد من باش که من همواره به یادتو هستم. (سوره مبارکه بقره-آیه۱۵۲)
آن گاه که لغزش ها روحت را آزرده ساخت، درتوبه به روی تو باز است. (سوره مبارکه قصص-آیه۶۷)
آن گاه که شیطان همواره در پِی وسوسه توست، به من پناه ببر. (سوره مبارکه مومنون-آیه۹۷)
آن گاه که روحت تشنه ی نیایش و راز و نیاز است، آهسته مرا بخوان. (سوره مبارکه اعراف-۵۵)
26شهریور1395
ساعت:15:00
درد دارد " امـــروز " حرفــــــــــــــــــی
بـــرای گفتــــن نداشــته باشــی
با کســــــــــی کــه تا " دیروز "
تمام حــرف هایــت را فقــط
به او میگفتی
میشه مثل یه قطره اشک بعضیارو از چشمت بندازی ولی هیچوقت نمیتونی جلوی اشکی روبگیری که با
رفتن بعضیا از چشمت جاری میشه ...
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﭘــُﺮ ﺍﺯ ﺳﮑـــــــــﻮﺗـﻢ ..
☜دلـــم گرفتــه
⇡ از دنیــا
⇡ از آدم هــا
⇡از خیــال هایی که خیــال مـانـد
⇡از رویـــاهـایی که به حقیقـــت نپیــوست
⇡ از آرزوهـــایی که بـَر بــاد رفــت
☜از خـــودم☞
← از حمـــاقت های ِ احمقـــ ـ ـــانه ام
←از اعتمــ ـادهایی که از دسـت رفــــــــت
←از " مـنی " که مُــرد
←از ایـن " مــنی " که بیهــوده نفـس می کشــد
←از زیستنــی که نمی خواهـَمـَش و از مرگــی که می خواهـَمـَش
▼▼▼خدایــا ...!▼▼
√مـن دیگــر بریـــده ام
√ کـــــــم آورده ام
√دیگـر نه حوصلــه ی دنیــایت را دارم
▼نه آدم هـــایت را
و▼ نه حتـی خــودم را ...
✘آدم گـریــز شــده ام
✘ گوشـــه نشیـن
☜این روزهــا دیگـر خـودم نیستــم...
دیگراز آن پسر زود باور چیـزی نمــانده است
☜دنیــایت سخـــت بـَر مـن بی وفـــایی کـرد..
☜از من ادمی ساخته
√ســــــَــــرد
تنها
√ و بـی احســــاس.....
سٌهــٌـمٌ مٌنٌ اٌزٌ دٌنٌیـٌـــ🌏ــــــاٌ
نٌـدٌاٌشٌتٌنٌ اٌسٌتــــٌــــــــ ...
تٌنٌهٌــــــا قٌـــ👣ــدٌمٌ زٌدٌنٌ دٌرٌ
پٌیٌاٌدٌهٌ رٌوٌهٌــــــاٌ
وٌ فٌکـٌــــ⏳ـرٌ کٌـرٌدٌنٌ بٌهٌ
کٌســٌـــیٌ کٌهٌ
هٌیـٌـــچٌ وٌقٌتـٌـــ نٌٌبــ📴ــوٌدٌ ...
در کودکی در کدام بازی ، راهت ندادند… که امروز ، اینقدر دیوانه وار ،…. تشنه ی “بازی کردن ” با آدم هایی؟؟؟!
سلامتی کسایی که تو خاطرمون “ابدی” هستن اما تو خاطرشون “عددی” نیستیم
چه سخت است خواستن و نتوانستن !
دویدن و نرسیدن ! به دیروز فکر کردن و به فردا نرسیدن ! به دنبال زندگی گشتن و مرگ را پیدا کردن ! خدایا... چه سخت است بغض در گلوگره خوردن و دم نزدن ! سیل اشک جاری شدن و گریه نکردن ! غم و غصه داشتن و به ناچار خندیدن !
پایینیش ارم وب خودمه بالاییشم مال مهدیس خانوم .لطفاارممو تو وبتون قراربدین مخصوصا اونایی که لینکم کردن.
لذت عشق لحظه ای طول می کشد اما غم و رنج آن یک عمر
I get the best feeling in the world when you say hi or even smile at me
because I know, even if its just for a second, that I’ve crossed your
mind.
بهترین احساس زمانی به من دست می دهد که به من سلام می کنی یا
لبخندی میزنی حتی اگر برای ثانیه ایی، چرا که می فهمم یرای لحظه ای به ذهنت
خطور کرده ام
They say loving you gives pains and full of sacrifices But I’ll
rather take pains and lots of sacrifices than not to be love by you.
مردم بهم می گن دوست داشتنت درد و رنج ِ فقط و کلی از خود گذشتگی
میخاد، من ترجیح میدم درد بکشم و از خود گذشتگی کنم اما نبینم تو دوستم نداری
به نظر می رسه زندگی در حال محو شدنه
هر روز و هرروز دورتر میشه
در درون خودم گم میشم
نه چیزی برام اهمیت داره نه فرد دیگری
میل به زندگی کردن رو از دست دادم
چیز دیگه ای برام باقی نمونده که به راحتی ببخشم
دیگه از من چیزی باقی نمونده
برای رهایی نیاز به انتها دارم
Things not what they used to be
Missing one inside of me
Deadly loss this cant be real
Cannot stand this hell I feel
Emptiness is filling me to the point of agony
Growing darkness taking dawn
I was me but now, has gone
هیچ کس جز خودم نمی تونه من رو نجات بده، اما دیگه خیلی دیر شده
حتی نمیتونم فکر از نو شروع کردنش رو کنم
Yesterday seems as though it never existed
Death greets me warm, now I will just say goodbye
it takes a minute to have a crush on someone,
an hour to like someone, and an day to love someone…
but it takes a lifetime to forget someone.
لحظه ای طول می کشد تا مجذوب کسی شوی
ساعتی طول می کشد تا به او علاقه مند شوی
و یک روز طول می کشد تا عاشقش شوی
اما یک عمر طول می کشد تا فراموشش کنی
~ unknown ~
دلتنگی چه حس بدی است...
تنهایی چه حس بدی است
کاش...
پاره ای ابر میشدم
دلم مهربانی می بارید
کاش نگاهم شرار نور میشد
اشتی میدادش
و
که دوست داشتن چه کلام کاملی است
و
من...
چقدر دلم تنگ دوست داشتن است!
که دلت به بودنم خوش است...
بود یا نبودم در روند زندگیت هیچ تاثیری ندارد.
تو قلبت برای همه زد به جز من!!!!
امروز هم آسمان مثل من
دلش گرفته بود ...
خوش به حال آسمان که
با ریختن اشکهایش همه را
خوشحال میکند اما چشمان من
دیگر سویی برای اشک ریختن ندارند